. امشب آ خرین شبی است که منو بابا امیر تنها هستیم و از فردا صبح به امید خدا از تنهایی در میاییم وسه نفره میشیم . سه نوع لباس ، سه دست قاشق و چنگال ، سه جفت کفش و از همه قشنگ تر صدای خنده ی جدید تر و نوتر و پرشور تر . دیدن روی ماهت و به آغوش گرفتنت آرزویی زیبا برایم شده . با هر بار تکون و حرکت توی دلم ، بیشتر برای اومدنت و دیدنت و بوسیدنت حریص می شم. این هفته که گذشت با خودش آخرین روزهای تنهایی هفته ی منو وبابا امیر رو برد: آخرین شنبه ی تنهایی 23 \ 2 \ 91 و آخرین یکشنبه ی تنهایی 24 \2 \ 91 وآخرین دوشنبه ... و خلاصه بار سنگین آخرین تنهایی ها وسکوت خونه ی ما رو هفته ی چهارم اردیبهشت 90 به دوش کشید و باخودش برد؛ و ف...